خانه        بایگانی

• اولین سوال دختر ها در آغاز ترم :استاد منابع امتحان چیا هستن؟
اولین سوال دختر ها در آغاز ترم :استاد منابع امتحان چیا هستن؟اولین سوال پسرا از استاد در شروع ترم :استاد نه و نیم رو ده میدین؟...

• زنگ زدم خونه مامان بزرگم میگم ؛ سلام عشقٍ من!!
زنگ زدم خونه مامان بزرگم میگم ؛ سلام عشقٍ من!! مامان بزرگم؛ خجالت بکش من همسنٍ مامان بزرگتم!! دیدم نفهمیده منم گفتم اذیتش کنم! من؛ عب نداره خانومی من سن و سال واسم مهم نی! میبینم بابابزگم گوشی رو گرفته؛ هوووی مرتیکه چیکار به زنٍ من داری؟؟ چنتا فحشٍ پدر مادرم داد! من؛ بابا جون فحش نده منم امیــر!! بابابزرگ؛ امیـــر کدوم گاویه؟؟...

• دختره بعد دو روز دوستي ميگه
دختره بعد دو روز دوستي ميگه راستي اگه ازدواج كرديم بامامانت دعوام شد طرفدار كي هستي من؛ تو عزيزم ميگه؛اگ مامانتو زدم چي من؛ XD عجت قوه تخيلي دارن ب خدا...

• سخت ترین کار زمان دانش آمــوزی خوردن نارنگی زیر میز سر کلاس هست :دی
سخت ترین کار زمان دانش آمــوزی خوردن نارنگی زیر میز سر کلاس هست :دی...

• پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم
قبل از ازدواج پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم. دختر: می‌خوای از پیشت برم؟ پسر: حتی فکرشم نکن! دختر: دوسم داری؟ پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز! دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟ پسر: نه! برای چی می‌پرسی؟...

• آقا تو بیمارستان بودیم
آقا تو بیمارستان بودیم یکی از پرستارای نچسب اونجا اومد پیش یکی از همراهای مریضا گفت ببخشید شغل شما چیه اونم گفت مغازه دار هستم...

• دوست دارم برم پاریس روصندلی کنار پیاده رو بشینم
دوست دارم برم پاریس روصندلی کنار پیاده رو بشینم و این کفترا بیان دورو برم ، براش دون بپاشم؛ یهو پاشم همشونو با سنگ بزنم …...

• رفتم چراغ اتاق خواهرم رو شبیه وصل کنم
رفتم چراغ اتاق خواهرم رو شبیه وصل کنم گوشه رو دادم که نور رو بگیره ببینم چ میکنم میبنم نشسته داره بازی میکنی بعد چند دقیقه میگه بازیش باحاله چراغ رو ول کن نمیخوام...

• تا حالا دقت کردین هر کاری که زنونه بشه آخرش به دعوا ختم میشه!
تا حالا دقت کردین هر کاری که زنونه بشه آخرش به دعوا ختم میشه! ولی بیشتر کارایی که مردونه انجام میشن ختم به خیر میشن:) هرکی موافقه لایک کنهD:...

• یه سوپرمارکت نزدیکمون هست یکم باهاش صمیمی ام
یه سوپرمارکت نزدیکمون هست یکم باهاش صمیمی ام. این آقا خیلی تنبله و همیشه واسه رفع حاجت : نایلون فریزر، پشت یخچال،سطل آشغال! یه بار رفتم مغازه اش دیدم یکی از اونا پر کرده! و یهو مادرزنش اومد و اونو دستش دید گفت نادر این چیه دستت. اونم دسپاچه شد و گفت یکی از آبمیوه ها...

• مهربونی زنها با وزنشون نسبت مستقیم داره…
مهربونی زنها با وزنشون نسبت مستقیم داره… هر چی وزن زیادتر مهربونتر!! قبول دارید؟...

• دوم دبیرستان تازه تابلوه دم در کلاسا رو عوض کرده بودن. معلم کامپیوتر
دوم دبیرستان تازه تابلوه دم در کلاسا رو عوض کرده بودن. معلم کامپیوتر ما اومد و از من که دم در بودم پرسید کلاس دوم سه(کلاس ما) اینجاست؟ خیلی جدی بهش گفتم نه، باید بری ته راهرو بعد میبینی اونجا نیس دوباره برمیگردی اینجا. اونم سرشو انداخت پایینو رفت. وسط راه که متوجه شد سریع دوید طرف منو با یه لگد منو از کلاس بیرون کرد. جالبتر اینکه بچه ها بعدا تعریف میکردن که خودش قضیه رو بعد من تو...

• دخترﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﻭﺳﺘﻢ،ﮔﻔﺖ ﺳﯽﺩﯼ ﺁﻫﻨﮕﻢ ﺭﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؟
دخترﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﻭﺳﺘﻢ،ﮔﻔﺖ ﺳﯽﺩﯼ ﺁﻫﻨﮕﻢ ﺭﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﻩ، ﭼﻪ ﺳﺒﮏ ﺁﻫﻨﮕﯽ ﻣﺪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻧﻪ؟ ﮔﻔﺖ " ﯾﻪ ﺳﯽﺩﯼ ﺁﻫﻨﮓﺑﯽﺻﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ". ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﺑﯽﮐﻼﻡ ﺑﻮﺩ. منم یه سﯽ ﺩﯼ ﺧﺎﻡ ﺑﻬﺶ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺮﻩ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻪ ﺣﺎﻟﺸﻮ ﺑﺒره کصافطم خودتی :)))))))))))...

• آهای خانومایی که عکس پروفایلتون این مشخصات را دارد:
آهای خانومایی که عکس پروفایلتون این مشخصات را دارد: 1-موهای شنیون 2-لبهای پروتز 3-ابروهای تتو 4-صورت برنزه 5-بینی عملی 7-عکس از نیمرخ تمام رخ سه رخ و مابقی رخ ها! 6-کلاً مصادیق بارز فتوشاپ و.... والا به خدا فیس بوک بنگاه شوهر یابی باز نکرده!!!:))))...

• يه بارم به يه دختره گفتم خانوم ساعت چنده؟
يه بارم به يه دختره گفتم خانوم ساعت چنده؟ گفت برو خوتو بنداز زير اولين ماشيني كه ديدي ! پرسیدم چرا؟ گفت اين تيكه مال اوايل دهه چهله , خاك توسرت :|| هیچی دیگه فورا محل حادثه رو ترک کردم:))...

• به دوستم میگم اون دختر با انتخاب تو ثابت کرده که نه براش قیافه مهمه
به دوستم میگم اون دختر با انتخاب تو ثابت کرده که نه براش قیافه مهمه و نه پول و نه هيكل و نه شخصيت. یعنی می خواستم بگم خودتو میخواد!!! :| به نظرتون بد گفتم؟!؟!؟ فكر كنم بش بر خورد :دی...

• چند سال دیگه مثلن از یکی می پرسی شما کجايی هستید؟
چند سال دیگه مثلن از یکی می پرسی شما کجايی هستید؟ می گه: ما اصالتن فیسبوکی هستیم ولی خودم چت روم یاهو بزرگ شدم... :|...

• یه صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتم با دوستم بریم ورزش کنیم!
یه صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتم با دوستم بریم ورزش کنیم! گرمکن نارنجیمو پوشیدم و زدم بیرون. و حالا توجه کنید به تیکه‌های ملت : نارنگی! کجا میری؟ ... پرتقال! بدو تا نخوردمت! هویج!مگه خرگوش دنبالت کرده؟ ته‌سیگار! رفتگر!برو 9 شب بیا بابا...

• مامان اينا رفتن بيرون منم گفتم نميام ميخوام درس بخونم يه ساعت ديگه
مامان اينا رفتن بيرون منم گفتم نميام ميخوام درس بخونم يه ساعت ديگه مامانم زنگ زده ما تو رستورانيم ميخواي براي توام غذا بگيريم؟گفتم په نه په من باكتري هوازي ام غذاي ادما هم باهام سازگاري نداره! برگشته با عصبانيت ميگه پس هواتو بخور تا بيام تكليفتو روشن كنم... اي لعنت به دهني كه بي موقع واشه! كجا سرمو بكوبم من): سازمان حمايت از حقوق كودكان)-x باكتري هوازي|:...

• يه نفر موبايل ميخره دس كاري ميكنه موبايل ميره رو ويبره. هركار ميكنه نميتونه
يه نفر موبايل ميخره دس كاري ميكنه موبايل ميره رو ويبره. هركار ميكنه نميتونه از رو ئيبره درش بياره ميره پيشه موبايل فروش ميگه:آقا اين گوشي كه بم دادين خرابه. مرده ميگه:كجاش خرابه طرف ميگه:هيچي هرچه زور ميزنه نميتونه زنگ بزنه......

• دختر خاله ۵ ساله م اومده میگه من تصمیم گرفتم تا وقتی که بچه دار نشدم ازدواج نکنم !!!
دختر خاله ۵ ساله م اومده میگه من تصمیم گرفتم تا وقتی که بچه دار نشدم ازدواج نکنم !!! من بابای بنده خداش مامانش کارلوس کیروش سنت پسندیده ازدواج...

• اقا خدا شاهده اگه دروغ بگم
اقا خدا شاهده اگه دروغ بگم اين باباي ما هر روز كه از سره كار برميگرده از جلو در اتاقم كه رد ميشه بهش ميگم سلام بابا.خسته نباشي بابامم تو جواب سلامم مياد تو اتاق و يه مشت محكم ميكوبه تو كتفم و ميگه ساكت باش و با يه لبخند ميره بيرون!!!! فكر كنم سره راهي هستم:( اخه اگه سره راهي هم باشم درست نيس اين رفتار.خدا رو خوش نمياد ااااخخخخهههه .........

• یه بار رفته بودم بانک.از شانس من اینترنت قطع بود سر همین بانک خیلی شلوغ بود.
یه بار رفته بودم بانک.از شانس من اینترنت قطع بود سر همین بانک خیلی شلوغ بود. یه سیبیل اون وسط تیریپ گنده برداشته بود واسه خودش رژه میرفت،بقیه ام مات و مبهوت نگاش میکردن. منم حساس،غیرتی! استینو زدم بالا،یه نفس عمیق کشیدم،سینه مو سپر کردم،رفتم جلوش وایستادم... گفت : چیه؟؟؟ >:{ گفتم : هیچی داداش،زیپ شلوارت بازه :-|...

• پسر خالم از مهد اومده میگه: شعر برات بخونم؟
پسر خالم از مهد اومده میگه: شعر برات بخونم؟ میگم : بخون عزیزم! شروع کرده : دخترای لاله زار خوشگلاشون، تیغ می کشن به پر و پاهاشون، آدم میمیره براشون! آدم میمیره براشون! میگم : اینو کی بهت یاد داده؟ میگه : خانم مومنی (مربیشون) نیومده بود امروز، آقا جمال (راننده) باهامون کار کرد ...!...

• پسورد گوشی رو اشتباه وارد می کنی، میگه: "متاسفم، دوباره امتحان کنید
پسورد گوشی رو اشتباه وارد می کنی، میگه: "متاسفم، دوباره امتحان کنید" عزیزم من اشتباه کردم، تو چرا متاسفی؟ یکم از آدما یاد بگیر که وقتی خودشون هم اشتباه می کنند، تاسف نمی خورن!...

• دختر خالم سالي47 بار زاويه دماغشو نسبت به افق تغيير ميده
دختر خالم سالي47 بار زاويه دماغشو نسبت به افق تغيير ميده؛خودشم نميدونه چه مدلي ميخواد بزنه ‏ فک و فامیله داریم آخه!!!...

• رفتيم سر کلاس استاده ميگه نفري يه غيبت خوردين چون هفته پيش نيومدين
رفتيم سر کلاس استاده ميگه نفري يه غيبت خوردين چون هفته پيش نيومدين؛؛؛در حالي كه همه التماس كنان بودن گفتم استاد اتفاقأ هفته پيش اومدم دانشگاه با شما كار داشتم كه گفتن مسافرتي؛ يعني دختر و پسر سر كلاس ريسه ميرفتن و واسم لايك ميفرستادن...

• يك دوست هم نداريم جورابامون رو بديم بشوره ،اتو كنه بعد با افتخار پامون كنه
يك دوست هم نداريم جورابامون رو بديم بشوره ،اتو كنه بعد با افتخار پامون كنه : بگه مرسى كه افتخار دادى جوراباتو بشورم ما هم جوابشو نديم :-...

• توی دانشگاه یه پسره (ورودی جدید) اومد ازم راجع به دانشگاه و امکاناتش سوال کنه ، منم نه گذاشتم
توی دانشگاه یه پسره (ورودی جدید) اومد ازم راجع به دانشگاه و امکاناتش سوال کنه ، منم نه گذاشتم و نه برداشتم گفتم اینجا خیلی داغونه و امکانات در حد زیر صفره و مطمئنم وسطای ترم از قبولیت تو این دانشگاه پشیمون میشی!!! خدا میدونه الآن چه عذاب وجدانی گرفتم! یکی رو از زندگی و آینده و تحصیل کاملاً نا امید کردم......