خانه        بایگانی

• خداوند هيچ موقع از تو سوال نمي كنه چه نوع ماشيني روندي؟ اما حتماً از تو خواهد پرسيد چند نفر پياده را به مقصد رساندي
خداوند هيچ موقع از تو سوال نمي كنه چه نوع ماشيني روندي؟ اما حتماً از تو خواهد پرسيد چند نفر پياده را به مقصد رساندي... قابل توجه دخترها كه هر چي بوق ميزني ناز مي كنن... نميدونن هدف پسرها الهيه...

• نيروي انتظامي ميريزه خونه مش قاسم، مش قاسم هم با منقل مي‌پره تو استخر و داد ميزنه:
نيروي انتظامي ميريزه خونه مش قاسم، مش قاسم هم با منقل مي‌پره تو استخر و داد ميزنه: از اينجا به بعدش به شما ربطي نداره، به نيروي دريايي ربط داره...

• غضنفر راننده تاكسي ميشه و يه روز به مسافرش كه شبيه ژاپنی ها بوده ميگه آقا ببخشيد شما ژاپني هستيد اون ميگه نه، براي بار دوم ازش مپرسه
غضنفر راننده تاكسي ميشه و يه روز به مسافرش كه شبيه ژاپنی ها بوده ميگه آقا ببخشيد شما ژاپني هستيد اون ميگه نه، براي بار دوم ازش مپرسه آقا شما ژاپني نيستيد؟ بازم طرف ميگه نه، بارسوم بازم ميپرسه ياروه از كوره در ميره ميگه آره هستم غضنفر ميگه ولي به قيافت نمياد....

• پسره ميره خواستگاري، پدر عروس ميگه مهريه دخترم صد بشكه بنزِينه! پدر داماد ميگه پسرم! پاشو پاشو بريم يک دختر گازِسوز پيدا كنيم!
پسره ميره خواستگاري، پدر عروس ميگه مهريه دخترم صد بشكه بنزِينه! پدر داماد ميگه پسرم! پاشو پاشو بريم يک دختر گازِسوز پيدا كنيم!...

• حيف نون رو براي اولين بار مي برند توي هلي كوپتر، توي آسمان از سمت چپي اش مي پرسه: شما گرمتونه؟
حيف نون رو براي اولين بار مي برند توي هلي كوپتر، توي آسمان از سمت چپي اش مي پرسه: شما گرمتونه؟ طرف مي گه: نه...

• غضنفر عينک دودي مي زنه ميره خيابون يهو دخترش رو ميبينه مي زنه تو گوشش و ميگه اين موقع شب بيرون چي كار ميكني؟
غضنفر عينک دودي مي زنه ميره خيابون يهو دخترش رو ميبينه مي زنه تو گوشش و ميگه اين موقع شب بيرون چي كار ميكني؟ دختره ميگه اشكال از عينكته. غضنفر عينكشو بر ميداره دوباره مي زنه تو گوش دخترش و ميگه خوب شد فهميدم از ديشب تا حالا كجا بودي؟...

• مرد داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت:
مرد داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت: - اگر يك قدم ديگه جلو بري كشته مي شي....

• نگاه من به روز سالگرد ازدواجمان همانند نگاه يک گوسفند است به روز عيد قربان!
نگاه من به روز سالگرد ازدواجمان همانند نگاه يک گوسفند است به روز عيد قربان!...

• غضنفر مست ميكنه شنگول ميشه گرگه مياد ميخورتش.
غضنفر مست ميكنه شنگول ميشه گرگه مياد ميخورتش....

• غضنفر ميره پمپ بنزين. يارو به غضنفر ميگه آقا سوپر بزنم يا معمولي غضنفر ميگه:
غضنفر ميره پمپ بنزين. يارو به غضنفر ميگه آقا سوپر بزنم يا معمولي غضنفر ميگه: معمولي بزن خانواده تو ماشين نشسته!!...

• به غضنفر ميگن: نفت طلاي سياه است. غضنفر فردا يه 5 ليتري مياندازد گردنش.
به غضنفر ميگن: نفت طلاي سياه است. غضنفر فردا يه 5 ليتري مياندازد گردنش....

• غضنفر ميخ ميره تو پاش، نميتونه درش بياره با چكش ميزنه كجش ميكنه!
غضنفر ميخ ميره تو پاش، نميتونه درش بياره با چكش ميزنه كجش ميكنه!...

• غضنفر ?سال ميره سربازي كارتشو كه ميدن ميگه: اي بابا اينو كه دارم گواهينامه ميخوام!!!
غضنفر ?سال ميره سربازي كارتشو كه ميدن ميگه: اي بابا اينو كه دارم گواهينامه ميخوام!!!...

• پليس راهنماييي جلو غضنفر رو مي گيره ميگه: كارت ماشين، گواهينامه، معاينه فني، بيمه... غضنفر ميگه: چيكار كنم؟ جمله بسازم؟
پليس راهنماييي جلو غضنفر رو مي گيره ميگه: كارت ماشين، گواهينامه، معاينه فني، بيمه... غضنفر ميگه: چيكار كنم؟ جمله بسازم؟...

• يه نفر باباش مي ميره خيلي براش بي تابي مي كرده. غضنفر مي ره دلداريش بده. مي گه ناپلئون رو مي شناسي؟ بعد از اين همه جنگ و فتوحات مرد
يه نفر باباش مي ميره خيلي براش بي تابي مي كرده. غضنفر مي ره دلداريش بده. مي گه ناپلئون رو مي شناسي؟ بعد از اين همه جنگ و فتوحات مرد. انيشتن رو مي شناسي؟ بعد از اين همه كشف و اختراع مرد. باباي تو كه هيچ گهي نبود تو اينقدر براش بي تابي مي كني!...

• از غضنفر مي پرسن كه براي بستن يه لامپ به چند نفر احتياجه مي گه 3 نفر مي گن چرا 3 نفر ؟ ميگه: يه نفر ميره بالا نردبون ، لامپ رو ميگيره
از غضنفر مي پرسن كه براي بستن يه لامپ به چند نفر احتياجه مي گه 3 نفر مي گن چرا 3 نفر ؟ ميگه: يه نفر ميره بالا نردبون ، لامپ رو ميگيره .. دو نفر هم از پايين، نردبون رو ميچرخوونن!!...

• غضنفر رفته بوده چتربازي. موقع پرش از هواپيما، فرمانده بهش مي گه: وقتي پريدي بيرون دكمه سبز مي زني چترت باز ميشه، يك درصد اگر باز نشد
غضنفر رفته بوده چتربازي. موقع پرش از هواپيما، فرمانده بهش مي گه: وقتي پريدي بيرون دكمه سبز مي زني چترت باز ميشه، يك درصد اگر باز نشد، دگمه قرمز رو مي زني كه حتما چترت باز مي شه. بعد وقتي رسيدي پايين يك جيپ هم پايين منتظرته كه مي بردت پادگان. حالا بپر. غضنفر مي پره، دگمه سبز رو ميزنه چتر باز نمي شه، دگمه قرمز رو ميزنه چتر باز نمي شه، مي گه اگه شانس ماست، حالا اگر برسيم...

• تحقیقات حساس باستان شناسی، اصالت بوتیفار عزیز مصر را رشتی اعلام کرد!
تحقیقات حساس باستان شناسی، اصالت بوتیفار عزیز مصر را رشتی اعلام کرد!...

• بر در ورودى کلیسائى نوشته شده است: اگر از گناه خسته شده اى وارد کلیسا شو! رندى زیر آن نوشت: اگر نه، با شماره زیر تماس بگیر!
بر در ورودى کلیسائى نوشته شده است: اگر از گناه خسته شده اى وارد کلیسا شو! رندى زیر آن نوشت: اگر نه، با شماره زیر تماس بگیر!...

• عشق آلوچه نيست که بهش نمک بزني، دختر همسايه نيست که بهش چشمک بزني، غذا نيست که بهش ناخونک بزني
عشق آلوچه نيست که بهش نمک بزني، دختر همسايه نيست که بهش چشمک بزني، غذا نيست که بهش ناخونک بزني، رفيق نيست که بهش کلک بزني عشق مقدسه , بايد جلوش زانو بزني...

• زن: عزيزم، نميتوني حدس بزني براي جشن تولدت چه چيز جالبي خريدم!!! مرد: خيلي ممنون!! خب بگو ببينم چي برام خريدي!؟
زن: عزيزم، نميتوني حدس بزني براي جشن تولدت چه چيز جالبي خريدم!!! مرد: خيلي ممنون!! خب بگو ببينم چي برام خريدي!؟ زن: صبر کن، الآن ميرم ميپوشم، ميام!...

• غضنفر ميره نونوايي ، يه 5 ريالي ميده به نونوا، نونوا ميگه 5 ريالي كه نون نميشه !
غضنفر ميره نونوايي ، يه 5 ريالي ميده به نونوا، نونوا ميگه 5 ريالي كه نون نميشه ! غضنفر ميگه : صداشو در نيار من ماكسي ميليانوس هستم !!!...

• غضنفر يه نفر رو تو خيابون ديد و پرسيد: شما علي پسر ممدآقا پاسبان نيستي که توي ابهر سر کوچه چراغي مأمور بود؟
غضنفر يه نفر رو تو خيابون ديد و پرسيد: شما علي پسر ممدآقا پاسبان نيستي که توي ابهر سر کوچه چراغي مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ غضنفر گفت: ببخشيد! عوضي گرفتم....

• به غضنفر ميگن وبا اومده . ميگه : چيچي آورده ؟!!!
به غضنفر ميگن وبا اومده . ميگه : چيچي آورده ؟!!!...

• زمستان گاز نداشتيم بــــــهار برق نداريم تابستان آب نخواهيم داشت و پايـــــيزهم تلفن با تشکر از همه دست اندرکاران!
زمستان گاز نداشتيم بــــــهار برق نداريم تابستان آب نخواهيم داشت و پايـــــيزهم تلفن با تشکر از همه دست اندرکاران!...

• تو بهترين، زيباترين، مهربون ترين، خوش تيپ ترين، دوست داشتني ترين، ماه ترين ، جيگرترين دوستي که داري : منم !
تو بهترين، زيباترين، مهربون ترين، خوش تيپ ترين، دوست داشتني ترين، ماه ترين ، جيگرترين دوستي که داري : منم !...

• مي دونيد چرا در بعضي جاها در مراسم عروسي داماد رو روي اسب مي‌نشونند؟ خب واسه اين كه آخرين شانس فرار رو هم به اون داده باشند!
مي دونيد چرا در بعضي جاها در مراسم عروسي داماد رو روي اسب مي‌نشونند؟ خب واسه اين كه آخرين شانس فرار رو هم به اون داده باشند!...

• يه ضرب المثل چيني مي گه:
يه ضرب المثل چيني مي گه: اگه از دوران مجرديت لذت نمي بري، ازدواج کن! آنوقت حتما از فکر کردن به دوران مجرديت لذت مي بري...!...

• يه روز تو رو تو کوچه ديدم و عاشقت شدم...
يه روز تو رو تو کوچه ديدم و عاشقت شدم... فرداش تو خيابون ديدمتو ديوونت شدم... عجب 206 خوشگلي هستي!...

• پرستو و پونه و پرديس پريدن پشت پاترول و رفتن پيک نيک توي راه پسته و پرتقال و پشمک خريدن يه دفعه با يه پيکان تصادف کردن
پرستو و پونه و پرديس پريدن پشت پاترول و رفتن پيک نيک توي راه پسته و پرتقال و پشمک خريدن يه دفعه با يه پيکان تصادف کردن و پنجره شکست پنج تا پشتک زد پرت شد تو پرتگاه تو هم بپر يه پتک پيدا کن بزن تو سرت تا ديگه اين پرت و پلاها رو تا آخر نخوني!...

• شب بودوخورشيد به روشني مي درخشيد پيرمردي جوان يكه وتنها همراه با خانواده اش درسكوت گوشخراش شب قدم زنان ايستاده بود.
شب بودوخورشيد به روشني مي درخشيد پيرمردي جوان يكه وتنها همراه با خانواده اش درسكوت گوشخراش شب قدم زنان ايستاده بود....

• یک روز یه فیل می ره بالا درخت می گه من گیلاسم!
یک روز یه فیل می ره بالا درخت می گه من گیلاسم!...

• يكي ميره بانك وام بگيره ضامن نداشته منفجر ميشه
يكي ميره بانك وام بگيره ضامن نداشته منفجر ميشه...

• يك روز يك آقايي ميره گل فروشي مي گه يك گل مي خوام با ضرافت با طراوت زيبا خوشگل خوشبو خوش رنگ مثل خودم صاحب مغازه ميگه
يك روز يك آقايي ميره گل فروشي مي گه يك گل مي خوام با ضرافت با طراوت زيبا خوشگل خوشبو خوش رنگ مثل خودم صاحب مغازه ميگه يك شاخ گل ميمون بردار برو....

• يه روز يه قول با يه طوطى ازدواج ميكنه بچشون قوطى درمياد!
يه روز يه قول با يه طوطى ازدواج ميكنه بچشون قوطى درمياد!...

• تركه سوار پله برقي می شه، مي گه براي سلامتي راننده صلوات برفست
تركه سوار پله برقي می شه، مي گه براي سلامتي راننده صلوات برفست...

• حیف نون با غضنفر شطرنج بازی می کنه، شاه دق می کنه!
حیف نون با غضنفر شطرنج بازی می کنه، شاه دق می کنه!...

• از حیف نون می پرسن دوست داری چه جوری بمیری؟ می گه مثل پدربزرگم در خواب و آرامش. نه مثل مسافرهای اتوبوسش در ترس و وحشت!
از حیف نون می پرسن دوست داری چه جوری بمیری؟ می گه مثل پدربزرگم در خواب و آرامش. نه مثل مسافرهای اتوبوسش در ترس و وحشت!...

• حیف نون با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. يکي از اونجا رد مي شده مي گه شما دو تا دردتون نمي گيره ؟ ترکه مي گه نه پوتين پامونه!
حیف نون با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. يکي از اونجا رد مي شده مي گه شما دو تا دردتون نمي گيره ؟ ترکه مي گه نه پوتين پامونه!...

• حیف نون ميره در خونه دوستش و هر چي در مي زنه كسي در رو باز نمي كنه. با خودش ميگه فكر كنم در خرابه بهتره زنگ بزنم!
حیف نون ميره در خونه دوستش و هر چي در مي زنه كسي در رو باز نمي كنه. با خودش ميگه فكر كنم در خرابه بهتره زنگ بزنم!...

• از حیف نون می پرسن تو جوونیات ورزش می کردی؟ می گه هالتر می زدم. می پرسن حالا چی؟
از حیف نون می پرسن تو جوونیات ورزش می کردی؟ می گه هالتر می زدم. می پرسن حالا چی؟ می گه حالا حال ندارم، تِر می زنم!...

• از حیف نون می پرسن از اينکه همسرت را عزيزم خطاب مي کني چه احساسي داري؟ ميگه احساس گناه! ميگن چرا؟ ميگه آخه اسمش يادم نيست!
از حیف نون می پرسن از اينکه همسرت را عزيزم خطاب مي کني چه احساسي داري؟ ميگه احساس گناه! ميگن چرا؟ ميگه آخه اسمش يادم نيست!...

• يه نفر داشته توي دريا غرق مي شده، بلند بلند داد مي زده: كمک! من شنا بلد نيستم! حیف نون داشته رد مي شده. ميگه: حالا من تنيس بلد نيستم، بايد داد بزن
يه نفر داشته توي دريا غرق مي شده، بلند بلند داد مي زده: كمک! من شنا بلد نيستم! حیف نون داشته رد مي شده. ميگه: حالا من تنيس بلد نيستم، بايد داد بزنم....

• حیف نون يه جسد مي بره پزشكی قانوني. بهش ميگن: چطور مرده؟ ميگه:سم خورده. ميگن: پس چرا زخميه؟ ميگه: آخه نمي خورد!
حیف نون يه جسد مي بره پزشكی قانوني. بهش ميگن: چطور مرده؟ ميگه:سم خورده. ميگن: پس چرا زخميه؟ ميگه: آخه نمي خورد!...

• حیف نون با هواپيما مياد تهران، تو فرودگاه به رفيقش ميگه: اگه مي دونستم اينقدر نزديكه با ماشين ميومدم!
حیف نون با هواپيما مياد تهران، تو فرودگاه به رفيقش ميگه: اگه مي دونستم اينقدر نزديكه با ماشين ميومدم!...

• اتوبوسي آرام از سرازيري خيابان پايان مي‌رفت و حیف نون به دنبال آن مي‌دويد. يه نفر بهش گفت: فكر نمي‌كنم بتوني بهش برسي
اتوبوسي آرام از سرازيري خيابان پايان مي‌رفت و حیف نون به دنبال آن مي‌دويد. يه نفر بهش گفت: فكر نمي‌كنم بتوني بهش برسي. حیف نون با نگراني گفت: دعا كن برسم، چون من راننده آن اتوبوسم....

• دختري با مادر بزرگش به مغازه مانتو فروشي رفت از مرد فروشنده پرسيد قيمت اين مانتو چنده مانتو فروش گفت: ده تا بوس
دختري با مادر بزرگش به مغازه مانتو فروشي رفت از مرد فروشنده پرسيد قيمت اين مانتو چنده مانتو فروش گفت: ده تا بوس دختر مانتو رو برداشت و گفت با مادر بزرگم حساب کنيد....

• یه روز یه نفر رفت ثبت اختراعات گفت: آقا من یک مگس کش اختراع کردم، بهش گفته چیه؟ گفت: اینه یک قطره! پرسید این چجوریه؟
یه روز یه نفر رفت ثبت اختراعات گفت: آقا من یک مگس کش اختراع کردم، بهش گفته چیه؟ گفت: اینه یک قطره! پرسید این چجوریه؟ گفت: شما مگس رو می گیری دو تا بالشو نگه می داری، یه قطره از اینو میچکونی تو دهنش، بلافاصله می میره! مدیر ثبت گفت: اگه من اونو بگیرم یه فشار بدم که له می شه، در جواب گفت: خوب اینم یه روشه برای خودش!...

• دوتا معتاد به هم ميرسن اكبر به اصغر ميگه اشغري تو شالي شند بار ميري مشتراح اصغر ميگه شالي 4 بار يه بار بهار يه بار تابشتون
دوتا معتاد به هم ميرسن اكبر به اصغر ميگه اشغري تو شالي شند بار ميري مشتراح اصغر ميگه شالي 4 بار يه بار بهار يه بار تابشتون يه بار پاييژ يه بارم ژمشتون اكبر ميگه بابا برو دكتر تو كه اژهالي...

• غضنفر رفت مغازه وگفت ببخشيد شما از اون کارت پستال ها داريد که نوشته : عزيزم تو تنها عشق من هستي؟
غضنفر رفت مغازه وگفت ببخشيد شما از اون کارت پستال ها داريد که نوشته : عزيزم تو تنها عشق من هستي؟ مغازه دار گفت بله داريم. غضنفر گفت پس 16 تا از اون کارتها رو محبت کنيد!...

• دهاتيه آتيش مي گيره مي ميره نتيجه آزمايش اين طور بوده: 1درصد سوختگي 99 درصد شکستگي .تحقيق مي کنن مي بينن طرفو با بيل خاموش کردن!
دهاتيه آتيش مي گيره مي ميره نتيجه آزمايش اين طور بوده: 1درصد سوختگي 99 درصد شکستگي .تحقيق مي کنن مي بينن طرفو با بيل خاموش کردن!...

• ما لحضه ها را مي گذرانديم تابه خوشبختي برسيم غافل از انكه خوشبختي همان بود كه گذشت .
ما لحضه ها را مي گذرانديم تابه خوشبختي برسيم غافل از انكه خوشبختي همان بود كه گذشت ....

• اگر ديدي دلي تنها نشسته ميان رنج و غم ها تك نشسته نگو آن دل چرا تنها نشسته بدان كه دوريت او را شكسته
اگر ديدي دلي تنها نشسته ميان رنج و غم ها تك نشسته نگو آن دل چرا تنها نشسته بدان كه دوريت او را شكسته...

• اي عشق مدد كن كه به سامان برسيم چون مزرعه اي تشنه به باران برسيم يا من برسم به يار يا يار به من يا هر دو بميريم و به پايان برسيم
اي عشق مدد كن كه به سامان برسيم چون مزرعه اي تشنه به باران برسيم يا من برسم به يار يا يار به من يا هر دو بميريم و به پايان برسيم...

• خوشبختی مثل توپ میمونه وقتی ثابت شوتش میکنیم وقتی حرکت میکنه دنبالش میریم (ویلیام شکسپیر)
خوشبختی مثل توپ میمونه وقتی ثابت شوتش میکنیم وقتی حرکت میکنه دنبالش میریم (ویلیام شکسپیر)...

• گفتم زندگي چند بخش است؟؟ گفت:: دو بخش گفتم كدامند؟؟ گفت : كودكي، پيري گفتم: پس جواني چه شد؟؟ گفت : با عشق ساخت
گفتم زندگي چند بخش است؟؟ گفت:: دو بخش گفتم كدامند؟؟ گفت : كودكي، پيري گفتم: پس جواني چه شد؟؟ گفت : با عشق ساخت...... با بي وفايي سوخت..... با جدايي مرد...

• از مزرعه اي مي گذشتم ، پير مردي رو غمگين ديدم با چند هكتار زمين باير و يك گاو آهن خالي . از او پرسيدم چرا ناراحتي پدر جان
از مزرعه اي مي گذشتم ، پير مردي رو غمگين ديدم با چند هكتار زمين باير و يك گاو آهن خالي . از او پرسيدم چرا ناراحتي پدر جان، چرا شخم نمي زني تا دانه بكاري . گفت : آخه گاوم داره sms مي خونه!!!!!...

• اگر خاموس بنشینی تا دیگران به سخنت آورند بهتر از آنست که سخن بگویی و خاموشت کنند.(سقراط)
اگر خاموس بنشینی تا دیگران به سخنت آورند بهتر از آنست که سخن بگویی و خاموشت کنند.(سقراط)...

• كاش قلبم درد پنهاني نداشت چهره ام هرگز پريشاني نداشت كاش مي شد دفتر تقدير عشق حرفي از يك روز باراني نداشت كاش مي شد
كاش قلبم درد پنهاني نداشت چهره ام هرگز پريشاني نداشت كاش مي شد دفتر تقدير عشق حرفي از يك روز باراني نداشت كاش مي شد راه سخت عشق را بي خطر پيمود و قرباني نداشت...

• پنج وارونه چه معنا دارد ؟، خواهر كوچكم اين را پرسيد، من به او خنديدم، كمي آزرده و حيرت زده گفت
پنج وارونه چه معنا دارد ؟، خواهر كوچكم اين را پرسيد، من به او خنديدم، كمي آزرده و حيرت زده گفت، روي ديوار و درختان ديدم، بازهم خنديدم، گفت ديروز خودم ديدم، مهران پسر همسايه پنج وارونه به مينو ميداد، آنقدر خنده برم داشت كه طفلك ترسيد، بغلش كردم و بوسيدم و با خود گفتم، بعدها وقتي غم، سقف كوتاه دلت را خم كرد، بي گمان مي فهمي، پنج وارونه چه معنا دارد ....

• يه مرده به رفيقش ميگه : ببين، من هر وقت با زنم دعوا مي كنم، ميشه حرف آخر رو من مي زنم و اون هيچي نميگه. رفيقش ميگه
يه مرده به رفيقش ميگه : ببين، من هر وقت با زنم دعوا مي كنم، ميشه حرف آخر رو من مي زنم و اون هيچي نميگه. رفيقش ميگه : بابا دمت گرم ، كارت خيلي درسته، حالا اون حرف آخر چيه؟ ميگم: "غلط كردم...

• هیچکس تنهایی ام را حس نکرد...لحظه های ویرانم را حس نکرد.. در تمام لحظه هایم هیچکس وسعت حیرانم را حس نکرد
هیچکس تنهایی ام را حس نکرد...لحظه های ویرانم را حس نکرد.. در تمام لحظه هایم هیچکس وسعت حیرانم را حس نکرد ... آن که سامان غزلهایم از اوست بی سروسامانیم را حس نکرد چرا ؟...

• از پیرزنه می پرسن شوهرت بدیم یا بفرستیمت مكه؟ میگه ننه، مكه كه فرار نمی كنه!
از پیرزنه می پرسن شوهرت بدیم یا بفرستیمت مكه؟ میگه ننه، مكه كه فرار نمی كنه!...

• بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟
بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟ یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!...

• معلم: بگو ببینم... اگه توی خیابون یه نفر یه خری رو گرفته و می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم
معلم: بگو ببینم... اگه توی خیابون یه نفر یه خری رو گرفته و می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟ شاگرد: آقا اجازه، حس برادری!...

• زنی 2قلو میاره، پسرش داد می زنه مادرم یه بچه آورده با یه زاپاس!
زنی 2قلو میاره، پسرش داد می زنه مادرم یه بچه آورده با یه زاپاس!...

• از حیف نون می پرسن دانشگاه مي ري؟ ميگه: اگه بار بخوره همه جا مي ريم... دانشگاه، انقلاب، ميدون آزادي...
از حیف نون می پرسن دانشگاه مي ري؟ ميگه: اگه بار بخوره همه جا مي ريم... دانشگاه، انقلاب، ميدون آزادي......

• از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم!
از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم!...

• مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می‌توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار و آن قسمت را که فقط می‌توان به آن فحش داد، نرم‌افزار می‌گویند!
مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می‌توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار و آن قسمت را که فقط می‌توان به آن فحش داد، نرم‌افزار می‌گویند!...

• حیف نون یه آینه رو زمین پیدا می كنه. برش می داره، عكسش می افته توش، میگه: ببخشید نمی دونستم مال شماست!
حیف نون یه آینه رو زمین پیدا می كنه. برش می داره، عكسش می افته توش، میگه: ببخشید نمی دونستم مال شماست!...

• 2 نفر می رن سوراخ لایه اوزون رو بدوزن، خودشون می مونن اون طرف!
2 نفر می رن سوراخ لایه اوزون رو بدوزن، خودشون می مونن اون طرف!...

• حیف نون میره توالت، زنش زنگ می زنه میگه كجایی؟ حیف نون میگه خونه بابات! زنش میگه همون جا یه چیزی بخور بیا من چیزی درست نكردم!
حیف نون میره توالت، زنش زنگ می زنه میگه كجایی؟ حیف نون میگه خونه بابات! زنش میگه همون جا یه چیزی بخور بیا من چیزی درست نكردم!...

• غضنفر عقب عقب راه ميرفته، ازش ميپرسند: چرا اينجوري راه ميري؟ ميگه:آخه بچه‌ها ميگن از پشت شبيه آلن دلوني
غضنفر عقب عقب راه ميرفته، ازش ميپرسند: چرا اينجوري راه ميري؟ ميگه:آخه بچه‌ها ميگن از پشت شبيه آلن دلوني...

• دوتا پسر حوصله‌شان سر رفته بود. يكي از آنها گفت: بيا شير يا خط بيندازيم. اگر شير شد ميريم دوچرخه سواري، اگر خط شد ميريم ماهواره نگاه مي‌كنيم
دوتا پسر حوصله‌شان سر رفته بود. يكي از آنها گفت: بيا شير يا خط بيندازيم. اگر شير شد ميريم دوچرخه سواري، اگر خط شد ميريم ماهواره نگاه مي‌كنيم و اگر سكه روي لبه‌اش ايستاد ميريم درس مي‌خونيم!...

• معلم: الفباي فارسي رو بگو ببينم. شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث – چهار – پنج – شش – هفت... معلم: الفباي انگليسي رو بگو ببينم
معلم: الفباي فارسي رو بگو ببينم. شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث – چهار – پنج – شش – هفت... معلم: الفباي انگليسي رو بگو ببينم. شاگرد: ا – بي – سي – چهل – پنجاه – شصت – هفتاد... معلم: الفباي يوناني رو بگو ببينم. شاگرد: آلفا – بتا – ستا – چهارتا – پنج‌تا ... معلم: نخواستم بابا يه شعر بگو. شاگرد: نابرده رنج گنج – پنج – شش – هفت......

• مرد: بازهم كه پارچه خريدي؟ زن: مي‏خوام برات دستمال بدوزم. مرد: اين كه چهار متر پارچه است؟ زن با بقيه‏اش هم
مرد: بازهم كه پارچه خريدي؟ زن: مي‏خوام برات دستمال بدوزم. مرد: اين كه چهار متر پارچه است؟ زن با بقيه‏اش هم براي خودم يه پيرهن مي‏دوزم....

• غضنفر يه نفر رو تو خيابون ديد و پرسيد: شما علي پسر ممدآقا پاسبان نيستي كه توي ابهر سر كوچه چراغي مأمور بود؟ پسر گفت
غضنفر يه نفر رو تو خيابون ديد و پرسيد: شما علي پسر ممدآقا پاسبان نيستي كه توي ابهر سر كوچه چراغي مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ غضنفر گفت: ببخشيد! عوضي گرفتم....

• تركه زنگ ميزنه 118، ميگه: ببخشيد شماره تلفن غضنفر رو دارين؟! يارو ميگه: نه. تركه ميگه: پس من ميخونم يادداشت كنين!
تركه زنگ ميزنه 118، ميگه: ببخشيد شماره تلفن غضنفر رو دارين؟! يارو ميگه: نه. تركه ميگه: پس من ميخونم يادداشت كنين!...

• اگر سارقان شما را وادار کردند که از کارت عابر بانکتان پول بگيرند شما رمز کارتتان را به صورت معکوس (يعني از آخر به اول) وارد کنيد
اگر سارقان شما را وادار کردند که از کارت عابر بانکتان پول بگيرند شما رمز کارتتان را به صورت معکوس (يعني از آخر به اول) وارد کنيد مثلا اگر کلمه عبور شما 1254 ميباشد شما عدد 4521 را وارد کنيد. با اين کار عابر بانک به شما پول ميدهد ولي در عين حال دستگاه به صورت خودکار پليس را در جريان سرقت قرار ميدهد. اين قابليتي است که تمام دستگاههاي خودپرداز دارند ولي اکثر مردم از آن بي خبرند. من...

• به حیف نون ميگن با هندونه جمله بساز... ميگه هند اونه که بغل باکستانه.
به حیف نون ميگن با هندونه جمله بساز... ميگه هند اونه که بغل باکستانه....

• حیف نون باباش مي ميره مي خواسته خاکش کنه، جو مي گيردش بار اندازش مي کنه!
حیف نون باباش مي ميره مي خواسته خاکش کنه، جو مي گيردش بار اندازش مي کنه!...

• يه هليکوپتر میره روستای حیف نون اینا! مردم می گن سر و صدا نكنيد تا زنده بگیریمش!
يه هليکوپتر میره روستای حیف نون اینا! مردم می گن سر و صدا نكنيد تا زنده بگیریمش!...

• اگر خانمتون در اداره رئیستون باشه... اگر يک روز، چند ساعت دير به محل کارتان برسيد، واکنش همسر/رئيس شما: اين چه موقع اومدن به سر کاره؟
اگر خانمتون در اداره رئیستون باشه... اگر يک روز، چند ساعت دير به محل کارتان برسيد، واکنش همسر/رئيس شما: اين چه موقع اومدن به سر کاره؟ مي دوني ساعت چنده؟ چرا اينقدر دير اومدي؟ چيکار مي کردي؟ کجا بودي؟ با کي بودي؟ نکنه يه زن ديگه گرفتي؟! خائن! اين چوب دستي من کجاست؟! ديگه حق نداري پاتو نه توي خونه و نه تو اداره بذاري!...

• حیف نون تو آمریکا داشته توی استخر غرق می شده. داد می زنه می گه:
حیف نون تو آمریکا داشته توی استخر غرق می شده. داد می زنه می گه: help ,I SHUT UP!...

• حیف نون می ره جبهه، بی سیم می زنه که چند تا اسیر گرفتم، بیاید کمک کنید ببریم. می پرسن چرا خودت نمیاری؟ می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام!
حیف نون می ره جبهه، بی سیم می زنه که چند تا اسیر گرفتم، بیاید کمک کنید ببریم. می پرسن چرا خودت نمیاری؟ می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام!...

• برادر حیف نون پشت در اتاق عمل بود، پرستار صدا مي زنه: همراه بیمار...
برادر حیف نون پشت در اتاق عمل بود، پرستار صدا مي زنه: همراه بیمار... حیف نون مي گه : ...0912...

• به حیف نون خبر میدن: باباشدی! میگه: پس به زنم نگید، می خوام سورپرایزش کنم!
به حیف نون خبر میدن: باباشدی! میگه: پس به زنم نگید، می خوام سورپرایزش کنم!...

• به حیف نون ميگن بن بست روتعريف كن.
به حیف نون ميگن بن بست روتعريف كن. ميگه:ميري ... ميري... ديگه نميري!...

• مرد: عزیزم اصلاً دیگه نگران نباش، اگه بلایی سر من بیاد، آینده تو تامینه، چون من خودمو بیمه عمر کردم.
مرد: عزیزم اصلاً دیگه نگران نباش، اگه بلایی سر من بیاد، آینده تو تامینه، چون من خودمو بیمه عمر کردم. زن: نگرانی من اینه که نکنه بلایی سرت نیاد!...

• حیف نون از صدای جیرجیرک خوابش نمی برده، جیرجیرکه رو روغنکاری می کنه!
حیف نون از صدای جیرجیرک خوابش نمی برده، جیرجیرکه رو روغنکاری می کنه!...

• از حیف نون می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟ می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق!
از حیف نون می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟ می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق!...

• دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن یکی به دیگری گفت: اون مورچه را می بینی که بالای اون کوهه؟
دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن یکی به دیگری گفت: اون مورچه را می بینی که بالای اون کوهه؟ اون یکی هم گفت: کدوم یکی را می گی؟ اون یکی را گه چشمش بازه یا اون یکی که چشاش بسته است؟...

• روباهی به زاغی گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی! زاغ عصبانی شد و گفت: بی‌تربیت! خجالت بکش. اون موقع من کلاس اول بودم. حالا شوهر دارم!
روباهی به زاغی گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی! زاغ عصبانی شد و گفت: بی‌تربیت! خجالت بکش. اون موقع من کلاس اول بودم. حالا شوهر دارم!...

• حیف نون می ره عیادت یکی از دوستانش، وقتی می خواد بره به اقوام دوستش که اونجا بودن، میگه: این دفعه مثل دفعه قبل نکنید
حیف نون می ره عیادت یکی از دوستانش، وقتی می خواد بره به اقوام دوستش که اونجا بودن، میگه: این دفعه مثل دفعه قبل نکنید، که مریضتون مُرد و منو خبر نکردیدها!...

• مادر به پسرش: هیچ خجالت نکشیدی این همه کیک رو تنهایی خوردی، اصلاً هیچ به فکر خواهرت بودی؟
مادر به پسرش: هیچ خجالت نکشیدی این همه کیک رو تنهایی خوردی، اصلاً هیچ به فکر خواهرت بودی؟ پسر بچه: آره مامان همه اش به فکرش بودم، که نکنه یک دفعه وسط خوردن کیک سر برسه!...

• اولی: امان از دست این زنها! زنم تمام دارائی ام را برداشت و رفت.
اولی: امان از دست این زنها! زنم تمام دارائی ام را برداشت و رفت. دومی: خوش به حالت! زن من تمام دارائی ام رو برداشت و نرفت!...

• از حیف نون می پرسن واحد کمتر از مثقال چیه؟ میگه چس مثقال!
از حیف نون می پرسن واحد کمتر از مثقال چیه؟ میگه چس مثقال!...

• زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟ شوهر: آره، خوب یادمه، گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم....

• حیف نون می ره تماشای رقص باله از اول تا آخرش خواب بوده. بعد ازش می پرسن چه طور بود؟ میگه آدمای خیلی خوبی بودن
حیف نون می ره تماشای رقص باله از اول تا آخرش خواب بوده. بعد ازش می پرسن چه طور بود؟ میگه آدمای خیلی خوبی بودن. دیدن من خوابم، رو نوک انگشت راه می رفتن!...