خانه        بایگانی

• میدونید چرا زنبورها گل میخورن؟
میدونید چرا زنبورها گل میخورن؟ چون دروازبان ندارن!...

• همیشه دستان همسرتان را در دست بگیرید، چون اگه رهاش کنید اون میره خرید !
همیشه دستان همسرتان را در دست بگیرید، چون اگه رهاش کنید اون میره خرید !...

• دور قبرم آب صابون بریزین تا هر کی اومد بیفته! بخندم! روحم شاد شه بابا!
وصیت بابای شاغلام: دور قبرم آب صابون بریزین تا هر کی اومد بیفته! بخندم! روحم شاد شه بابا!...

• يارو مهم میشه زیرش خط میکشن ، تازه تو امتحان هم میاد
يارو مهم میشه زیرش خط میکشن ، تازه تو امتحان هم میاد...

• طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم
طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم...

• غضنفر با دوست دخترش میرن بیرون، گم می شن
غضنفر با دوست دخترش میرن بیرون، گم می شن. دختره می پرسه حالا چی کار کنیم؟ غضنفر میگه تو برو خونتون، من برای خودم یه فکری می کنم !!!...

• یاروميخواسته يك كبريت رو روشن كنه، هرچي ميزده كبريت مادرمرده روشن نميشده
یاروميخواسته يك كبريت رو روشن كنه، هرچي ميزده كبريت مادرمرده روشن نميشده. رفيقش بهش ميگه: بابا خوب شايد كبريتش خرابه! تركه ميگه: نه بابا، همين پنج دقيقه پيش روشن شد...

• پلیس به غضنفر: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!
پلیس به غضنفر: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! « پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!...

• یکی در خونشو رنگ می کنه بچه هاش گم میشن!
یکی در خونشو رنگ می کنه بچه هاش گم میشن!...

• یارو ميره دوش بگيره ميبينه آب خيلي داغ با نعلبکي دوش ميگيره.
یارو ميره دوش بگيره ميبينه آب خيلي داغ با نعلبکي دوش ميگيره....

• يکي رو ميخواستن اعدام کنند ازش ميپرسند که آقا آخر عمرته ها حرفي چيزي نداري؟
يکي رو ميخواستن اعدام کنند ازش ميپرسند که آقا آخر عمرته ها حرفي چيزي نداري؟ طرف ميگه نه شروع ميکنن ميبندن به جرثقيل وقتي مي برنش بالا دست و پا ميزنه به اين معني که : حرف دارم حرف دارم. ميارنش پايين ازش ميپرسن چي شد بابا تو که ميگفتي حرف نداري؟...

• طرف نصف قرص خوابشو ميخوره شب يه چشمش باز ميمونه
طرف نصف قرص خوابشو ميخوره شب يه چشمش باز ميمونه....

• یارو از ماه عسل برميگرده ازش ميپرسن : خوش گذشت؟
یارو از ماه عسل برميگرده ازش ميپرسن : خوش گذشت؟ ميگه : خيلى. ميگن : خانمت پس چرا گريه ميكنه؟ ميگه : آخه اينو فراموش كرده بودم ببرمش!...

• دوتا غضنفر تصميم ميگيرن فارسي صحبت كنن
دوتا غضنفر تصميم ميگيرن فارسي صحبت كنن اولي ميگه پاشو دومي نميپاشم اولي جواب ميده نگو نميپاشم بگو پاشيده نمي شوم....

• من دلم به حال دخترکانی میسوزد که با گران شدن بنزین گوشه خیابان میمانند
من دلم به حال دخترکانی میسوزد که با گران شدن بنزین گوشه خیابان میمانند...

• حیف نون می ره بنگاه، می گن یه خونه داریم کنار راه آهنه
حیف نون می ره بنگاه، می گن یه خونه داریم کنار راه آهنه. سر و صدا زیاده ولی بعد از یک هفته عادی می شه. حیف نون می گه: اشکالی نداره، این یک هفته رو می رم پیش داداشم...

• فری خوشحال تو موزه لوور فرانسه خسته می شه یه صندلی خالی می بینه میره می شینه
فری خوشحال تو موزه لوور فرانسه خسته می شه یه صندلی خالی می بینه میره می شینه. مامور موزه با سرعت به طرفش میاد و بهش می گه: آقا پاشو این صندلی ناپلئونه! می گه: خوب بابا! هر وقت اومد بلند می شم...

• ترس پسرها از ازدواج ، دل بستن به یک دختر نیست
ترس پسرها از ازدواج ، دل بستن به یک دختر نیست بلکه دل کندن از بقیه دختر هاست !!!...

• اولی: ببخشید با حرف هایم سر شما را درد آوردم
اولی: ببخشید با حرف هایم سر شما را درد آوردم. دومی: نه اختیار دارید، من حواسم جای دیگری بود!...

• به غضنفر ميگن : يه ميوه خوشمزه ، آبدار و شيرين نام ببر ؟
به غضنفر ميگن : يه ميوه خوشمزه ، آبدار و شيرين نام ببر ؟ ميگه : خيار! بهش ميگن : خيار كجاش آبدار و شيرينه ؟ غضنفر ميگه : با چايی شيرين بخور ، نظرت عوض ميشه !...

• غضنفر به قل مراد میگه : هيشکی ولخرج تر از زن من نيست !
غضنفر به قل مراد میگه : هيشکی ولخرج تر از زن من نيست ! هميشه از من پول می خواد !...

• هر کاری می کردن غضنفر رو از زیر آوار زلزله بیرون بیارن نمی گذاشته
هر کاری می کردن غضنفر رو از زیر آوار زلزله بیرون بیارن نمی گذاشته فقط هی داد میزده من کاری نکردم بابا ، فقط سیفونو کشیدم !...

• محکوم به اعدام : آخرین آرزوم اینه که پسرم را ببینم…
محکوم به اعدام : آخرین آرزوم اینه که پسرم را ببینم… دادستان : اشکال نداره ، پسرت کجاست ؟ محکوم : من هنوز ازدواج نکرده ام !...

• يه پيرزن خودشو تو آينه نگاه می کنه
يه پيرزن خودشو تو آينه نگاه می کنه ميگه آينه هم آينه های قديم !...

• از حیف نون می پرسن اسم کوچک جومونگ چیه ؟
از حیف نون می پرسن اسم کوچک جومونگ چیه ؟ میگه افسانه !...

• پدر غضنفر رو می برن اتاق عمل
پدر غضنفر رو می برن اتاق عمل غضنفر پشت در اتاق عمل ایستاده بود خانم پرستار صدا می زنه : همراه مريض … همراه مریض ! غضنفر ميگه : …. 093535 !!!...

• غضنفر کنکور داشته میره سر جلسه
غضنفر کنکور داشته میره سر جلسه سوالها رو که پخش می كنند اول يک پنج دقيقه‌ای مبهوت به سؤالا خيره ميشه ! بعد يک بیست پنج تومنی از جيبش درمياره شروع می كنه تند تند شير يا خط كردن و پاسخ برگه رو پر كردن… بعد 40-50 دقيقه مراقب می بينه غضنفر خيس عرق شده !...

• به غضنفر ميگن اگه آب نبود چی می شد ؟
به غضنفر ميگن اگه آب نبود چی می شد ؟ ميگه شنا ياد نمی گرفتيم در نتيجه همه خفه می شديم !...

• غضنفر میره دزدی تفنگو میذاره پشت گردن طرف
غضنفر میره دزدی تفنگو میذاره پشت گردن طرف میگه تکون بخوری با لگد می زنم تو سرت !!!...

• از غضنفر پرسیدن : دیشب زلزله اومد بیدار بودی ؟
از غضنفر پرسیدن : دیشب زلزله اومد بیدار بودی ؟ گفت : نه ، صبح فهمیدم توی روزنامه خوندی یا رادیو گفت ؟ غضنفر : نه ، یه هزاری تو جیبم بود صبح دیدم پول خورده !!!...

• غضنفر خوابیده بوده ، میان بیدارش کنن
غضنفر خوابیده بوده ، میان بیدارش کنن می بینن پین کد (Pin Code) می خواد !!...