•
با بابام رفتیم مهدکودک ..یکی از بچه ها خیلی شیطونی میکرد و مربی اونجا میخاست با متانت باهاش صحبت کنه
با بابام رفتیم مهدکودک ..یکی از بچه ها خیلی شیطونی میکرد و مربی اونجا میخاست با متانت باهاش صحبت کنه هی گفت عزیزم بشین . امیر علی بشین .. امیر جان بشین .. بشین دیگه .. بابا منم که قسط وامش عقب افتاده بود .. اعصاب درست حسابی هم نداشت ... یهو داد زد .. د امیر علی .. پدر سوخته .. بتمرگ سر جات دیگه فک کنم امیر علی تا عمر داره نتونه از جاش پاشه .. خخخ...
•
دیروز اخبار میگفت برای پیش دبستانی ها جشن غنچه ها و واسه کلاس اولی ها
دیروز اخبار میگفت برای پیش دبستانی ها جشن غنچه ها و واسه کلاس اولی ها جشن شکوفه ها و واسه دومی ها جشن جوانه ها گرفتن.از اون لحظه تو فکرم اگه قرار بود واسه ما هم همچین جشنی بگیرن اسمش چی بود آیا ؟؟؟ جشن دایناسور ها ؟یا مثلا جشن کروکودیل ها ؟؟نه واقعا چی بود اسمش؟؟؟ ☻...
•
من نميدونم جرا توي يه مهموني خيلي مجلل هميشه يكي از فاميلا
من نميدونم جرا توي يه مهموني خيلي مجلل هميشه يكي از فاميلا وقتي همه جا سكوت مطلقه قندي رو كه با جاييش ميخوره تودهنش يه ماج ابداري ميكنه اصلا صداش آبرو واسه آدم نميذاره...
•
بدون هیچ قصدی به مامانم میگم مامان برام زن میگیری؟
بدون هیچ قصدی به مامانم میگم مامان برام زن میگیری؟ برگشته جدی میگه مگه کسی احمقه بیاد به تو زن بده بعد بابام از رو مبل داد میزنه میگه اخه مگه دختره الاغه که بیاد زن تو بشه. من که بیخیال شدم اصن یه وضی دارم الان...
•
برادرزادم یواشکی با پول توجیبی هاش رفته Ipod touch خریده!
برادرزادم یواشکی با پول توجیبی هاش رفته Ipod touch خریده! بعد ما بچه بودیم با پول توجیبی یه هفته مون می رفتیم دوتا پفک نمکی می خریدیم و تو زیرزمین یواشکی می خوردیم و پوستش رو منهدم می کردیم!...
•
شما هم وقتی دارید یخ بر میدارید اگه یه یخ بیفته با پا میزنید بره زیر یخچال ؟؟؟؟؟؟؟
شما هم وقتی دارید یخ بر میدارید اگه یه یخ بیفته با پا میزنید بره زیر یخچال ؟؟؟؟؟؟؟...
|